پای برجا کردن (نَ) امکان. اثبات. استوار کردن. پایدار کردن. توکید. ایکاد. تأکید. وطد. طده. توطید ادامه... امکان. اثبات. استوار کردن. پایدار کردن. توکید. ایکاد. تأکید. وَطد. طِده. توطید لغت نامه دهخدا